برگزاری میزگرد با موضوع «آرامش بعد از طوفان» و بررسی مشکلات تولید فیلم در سینمای ایران، احوالپرسی از عزتالله انتظامی، نقد و بررسی فیلم «ضدگلوله»، ارتباط تلفنی با پرویز پرستویی و گفتوگوی ویژه با مسعود کرامتی از جمله مهمترین بخشهای برنامه این هفته «هفت» بود.
«مسعود کرامتی» کارگردان و بازیگر سینما با حضور در برنامه هفت ضمن عرض تسلیت به مناسبت جان باختن هموطنان آذربایجان در زلزله ورزقان و اهر، از شروع کار کارگردانی و بازیگری خود در تلویزیون و سینما سخن گفت. وی همچنین در این برنامه به همکاری خود با مرضیه برومند و دستیار کارگردانی و عروسکگردانی در فیلمهایی از جمله «شهر موشهها» و «خونه مادربزرگ» اشاره کرد و در ادامه اظهار داشت: همیشه تمام تلاشم این بوده که هر کاری چه در عرصه بازیگری و چه کارگردانی انجام میدهم، شرمسار مردم نباشم و بتوانم جوابگوی کارهای خودم باشم.
وی اضافه کرد:تحصیلات اولیه من تئاتر بود که در دوران دانشجویی که همزمان با آغاز انقلاب و سپس جنگ تحمیلی بود، فضای جنگ و فضای سیاسی باعث شد که تئاتر کمتر داشته باشیم. به همین دلیل متمرکز به انجام کار عروسکی شدم.
مسعود کرامتی و بازگویی خاطراتش از همکاری با ملاقلیپور
وی در ادامه از آشنایی خود با مرحوم رسول ملاقلیپور صحبت کرد و با اشاره به ساخت فیلم سینمایی «افق» بیان داشت: در آن زمان رسول ملاقلیپور تازه از حوزه هنری بیرون آمده بود و من به واسطه «علیقلی» با وی آشنا شدم. ملاقلیپور رفیق باز بود و در عین صراحتی که داشت به سرعت نیز میتوانست همه چیز را به هم بریزد. همیشه تلاشمان این بود که رفاقتمان با کار باشد و آن هم کار حرفهای. به نوعی قرار نبود من آویزان رسول باشم و او همیشه از ریاکاری و ارتباطهای دروغین مینالید.
وی به بازی در فیلم « مجنون» ملاقلیپور اشاره کرد و گفت: در فیلمهایش دستیار کارگردان بودم و بازیگران را هدایت میکردم، مرحوم همیشه میگفت تو خوب بازی میکنی و فیلمی میسازم که در آن بازی کنی و این شد که در «مجنون» بازی کردم. در سر فیلمها همیشه نظراتم را میگفتم اما حرف آخر را او میزد.
وی در ادامه تصریح کرد: مرحوم ملاقلیپور در بازیهایم دخالت داشت و من نیز عادت دارم در هنگام بازی به کارگردان توجه کنم چرا که معتقد هستم که بازیگر حق اظهار نظر و تعامل در بازی را دارد اما حرف نهایی با کارگردان است.
فیلمنامه «ضدگلوله» برایم جذاب بود
کرامتی در ادامه درباره بازی در فیلم « ضدگلوله» نیز بیان داشت: هنگامی که نقشی را دوست داشته باشم، آن را بازی میکنم. در «ضد گلوله» نیز بعد از خواندن فیلمنامه از نقش خوشم آمد و معتقدم که یکی از درخشانتریم وجه فیلمنامه، دیالوگ نویسی است که در این فیلم به خوبی دیده میشود و نقشی که در این فیلمنامه پیشنهاد شد برایم جذاب و خاص بود. با حضور مهدی هاشمی که با وی تجربه کار داشتم تصمیمم برای قبول پیشنهاد بیشتر شد.
وی تاکید کرد: با مصطفی کیایی کار کردن بسیار لذت بخش و خوب است چرا که کارش را به خوبی میشناسد.
کیایی: «ضدگلوله» را کسی حمایت نکرد، بخش خصوصی آمد
بخش دوم برنامه هفت به نقد و بررسی فیلم سینمایی «ضد گلوله» اختصاص داشت. این فیلم با حضور «مصطفی کیایی» کارگردان، «آرش خوشخو» منتقد و « مسعود فراستی» کارشناس برنامه نقد شد.
کیایی در این برنامه گفت: از نام اولیه فیلم خوشم نمیآمد و هنگامی که اسم فیلم «غیرمجاز» شد، شورای نظارت و ارزشیابی با نام آن مخالفت کرد و در نهایت چند روز مانده به جشنواره نام فیلم «ضدگلوله» شد و در حال حاضر از نام فیلم راضی هستم. از ابتدا فضای اصلی فیلم دفاع مقدسی بود و در شرایط فیلم ساخته شد که حتی با ارائه فیلمنامه به انجمن سینمای دفاع مقدس، هیچ کسی از آن حمایت نکرد و ما مجبور شدیم بخش خصوصی را وارد کنیم و در نهایت باید فیلمی ساخته میشد که هدفمند بوده و هم سرمایه آن باز میگشت.
خوشخو: «ضدگلوله» حال تماشاگر سینما را خوب کرد
در ادامه خوشخو نیز بیان داشت: فیلم انرژی زیادی به تماشاگر میدهد و در حال حاضر اکثر فیلمها تلخ و یاسآلود هستند، این فیلم میتواند بسیار تاثیرگذار باشد و بعد از مدتها میبینیم تماشاگر با لبخند از سینما بیرون میآید.این فیلم حال تماشاگر سینما را خوب کرده است.
وی در ادامه افزود: اما معتقدم که با تمام امتیازاتی که فیلم دارد، بیشتر از استحقاقش مورد تحسین قرار گرفته است و به نظرم موقعیت دراماتیک آن کهنه است و پایان فیلم بیشتر واکنشی است تا این که دراماتیک باشد.
خوشخو درباره بازیگران فیلم نیز بیان داشت: در میان بازیگران مهدی هاشمی بهترین بازی را داشت و به جرات میتوانم بگویم که از میان بازیگران مرد سینمای ایران او جز سه نفر برتر است و در بازی فیلمهای کمیک و نیمه کمیک سیر تکاملی داشته و در کل فیلم هاشمی خوب درخشید.
فراستی:«ضدگلوله» فیلم موفقی است
مسعود فراستی نیز درباره فیلم «ضدگلوله» بیان داشت: در این فیلم بازی مسعود کرامتی بسیار خوب بود. این فیلم محبوب است. معتقدم قشر روشنفکرنماها و رادیکالهای به ظاهر حزباللهی از این فیلم خوششان نیامده که علت این ناخرسندی دو قشر یک بحث مفصل میطلبد اما بیشتر مخاطبان طرفدار فیلم هستند. فیلم دارای موقعیت دراماتیکی است که شباهت زیادی به فیلم «لیلی با من است» دارد و ما در این چند سال طنز جبههای نداشتیم و این فیلم موفق بوده و است.
وی در ادامه تصریح کرد: همیشه موضوع شهادت در سینما به شدت سطحی و دم دستی نشان داده میشود و معتقدم که در این فیلم اگر شخصیت در پایان متحول میشد، این فیلم یک توهین بود و فیلم نابود میشد. در این فیلم برای شهادت ارش قائل شدهاند.
فراستی به پایان فیلم نیز اشاره کرد و اظهار داشت: پایان فیلم دفعی بوده و ای کاش پایان فیلمنامه جدیتر میشد و کلیشههایی نیز در این فیلم آورده شده بود.
کیایی نیز در پایان گفت: تمام کلیشههایی که در فیلم آورده شده بود تعمدی بوده و سعی کردیم با ظرافت با این کلیشهها شوخی کنم.
حمززاده: سینمای 91 دارای خط و ربط است
بخش پایانی برنامه این هفته « هفت» نیز به میزگردی با عنوان «آرامش بعد از طوفان اختصاص داشت. دراین میزگرد «محمد حمزه زاده» معاون هنری حوزه هنری و «مرتضی شایسته» تهیهکننده سینما درباره وضعیت سینما و تولید فیلم و اکران صحبت کردند.
محمد حمزهزاده در این برنامه گفت: در حال حاضر فیلمهایی که موضوع اختلاف بودند در سینما آزادی و استقلال اکران شدند و امیدواریم همینطور پیش برود و اگر بنا به همکاری باشد، فیلمهایی که حوزه هنری انتخاب میکند اکران میشوند.
وی در ادامه افزود: همچنین قرار است فیلمهایی که حوزه آنها را اکران نمیکند در چند نوبت و به صورت محرمانه به سازمان سینمایی کشور اعلام شود و در این مورد حوزه هنری به وظیفه خود عمل کرده است، این که عدهای این کار حوزه را سیاسی میدانند؛ درست نیست چرا که حوز به اعتقادات و ارزش و اصول توجه کرده و ای اعتقادات شامل امر به معروف و نهی از منکر نیز هست.
وی در ادامه تصریح کرد: مطالعات و پژوهشهای حوزه نشان میدهد که در سینمای 1391 خط و ربطی وجود دارد که در حوزه خانواده و روابط پنهانی و همچنین زیر سئوال بردن نظام دیده میشود و ما اعلام کردیم این فیلمها اکران نمیشود و به ما توهین شد و البته ما بخشیدیم.
در ادامه مرتضی شایسته به اکران فیلم در سینما آزادی اشاره کرد و گفت: در سینما باب نیست که سینمایی برای بستن قرارداد، تاریخ اکران فیلم را مشخص کند و سینما آزادی برای اکران « بوسیدن روی ماه» تاریخ پنجم مهر را مشخص کرده و این باعث شده تا سالن اصلی آزادی تا آن زمان خالی باشد.
شایسته: فیلمنامهنویس خوب نداریم
وی ادامه داد: در حال حاضر مشکل اصلی تولید فیلم، فیلمنامه است. اکثر فیلمنامهنویسان ما مشغول کارهای دیگر هستند و و این باعث کمکاری در سینما میشود. بسیاری از فیلمنامهها که پروانه ساخت میگیرند مخاطب ندارند و ما با انبوه فیلم بدون مخاطب روبهرو هستیم.
حمزهزاده: مشکل اصلی سینما مضمون است
در این خصوص حمزهزاده مهمترین مشکل را سوژه فیلم خواند و یادآور شد: نگارش فیلمنامه فنی است اما مضمون مهمتر است، مضامین در سینما به درستی انتخاب نمیشوند و باید مخاطب را بشناسیم. سینمای ما نسبت به مخاطب غافل است و ما در فیلمنامه باید به مخاطب آموزش دهیم و مخاطب با رفتن به سینما هویت خود را پیدا کند.
شایسته با اشاره به صحبتهای حمزهزاده، بیان داشت: چرا حوزه هنری که هر سال 9 فیلم میساخت در این سالها فیلمی نمیسازد و در حال حاضر مشغول چه کاری است. یعنی سوژهیابی آنقدر مشکل است که حوزه کاری نمیکند.
حمزهزاده در پاسخ به این سئوال سینمای ایران را غیر صنعتی خواند و اظهار داشت: بیشتر فیلمها دولتی هستند که به بازگشت سرمایه کاری ندارند و اگر این دغدغه نباشد شکست میخوریم، اگر قرار بود مسیری را که همه طی میکنند ما هم طی کنیم، این خود یک اشتباه است.
وی تصریح کرد: ما در کشور شوراها به سر میبریم ، ابتدا باید همه چیز را حل کنیم و بعد شروع به کار کنیم.این که حوزه بیاید فیلم بسازد کاری ندارد بلکه باید زیرساختها را درست کرد.
بر اساس این گزارش، گفتوگو تلفنی با پرویز پرستویی درباره کمک سینماگران به زلزلهزدگان شهرهای آذربایجان شرقی از دیگر بخشهای برنامه بود که در این ارتباط تلفنی پرستویی با اشاره به سفر سینماگران به مناطق زلزلهزده گفت: طی روزهای یک شنبه و دوشنبه گروهی از سینماگران به مناطق سفر کرده تا ضمن تسلای خاطر بازماندگان کمکهای دیگر را برای مردم آسیبدیده جمعآوری کنند.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
فروش فیلم «کلاه قرمزی و بچه ننه» در حالی به 800 میلیون تومان رسید رکورد شکنی های آخرین ساخته طهماسب همچنان ادامه دارد و شور حال را به سینماهای کشور بازگردانده است ، این درحالی ایست که دو فیلم "ضدگلوله" و "بیخداحافظی" با فاصله ای چشمگیر همچنان در تعقیب رقیب خود هستند .
، فیلم "کلاه قرمزی و بچه ننه" تنها شب گذشته در سینماهای تهران 150میلیون تومان فروش کرده و جمع فروش آن از ابتدای اکران به 800 میلیون تومان رسیدهاست.
فیلم "ضدگلوله" ساخته مصطفی کیایی نیز تاکنون 85 میلیون تومان و "بیخداحافظی" احمد امینی نیز 106 میلیون تومان فروش کرده است. البته بهزودی رقم فروش در شهرستانها نیز اعلام خواهد شد.
این در حالی است که با حل اختلاف شهرداری، حوزه هنری و شورای صنفی نمایش در روزهای پنج شنبه و جمعه به تعداد سالنهای نمایش دهنده این آثار اضافه شدهاست. به همین دلیل پیشبینی میشود فروش آنها در هفته جاری بیشتر شود.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
با پايان پخش سريال «خداحافظ بچه» از شبكه سوم سيما، نويسنده و كارگردان اين سريال به انتقادات مطرح شده دربارهي بدآموزيهاي سريالشان پاسخ دادند و آن را براي پيشبرد داستان، ضروري دانستند. نويسنده «خداحافظ بچه» نيز به اين مساله اذعان كرد كه پايانبندي ديگري را براي اين سريال در نظر گرفته بود.
بايد تصويري واقعي ولو تلخ ارائه داد
منوچهر هادی ـ كارگردان ـ انتقادهایی که به بدآموزی و آموزش دزدی در «خداحافظ بچه» وارد شده، را با طرح اين پرسش، پاسخ داد: این چه بدآموزی است که ما نقد اجتماعی کنیم، تصویری از اجتماع را نشان دهیم و تلنگر بزنیم. اگر قرار باشد همه چیز را خوب و خوش نشان بدهم پس دیگر مفهوم کار اجتماعی چیست؟ ما برای مقابله با سریالهای ماهوارهای باید حلقه نگاهمان را بازتر کنیم.
سجاد ابوالحسنی ـ نويسنده «خداحافظ بچه» ـ نيز كه در اين نشست در فرهنگسراي فردوس حضور داشت، دربارهي پايانبندي سريالش گفت: با اینکه در طول یک کار معتقدم باید تصویری واقعی ولو تلخ را به تماشاگر نشان داد، اما سلیقهي من به شکلی است که پایان خوش را دوست دارم. نمیگویم این پایان همان چیزی است که خودم میخواستم، پایان دیگری در ذهنم بود، اما اینگونه هم نبود که تلویزیون بگوید این را انجام بده. در واقع من پایان خود را به شبکه ارائه دادم و آنها گفتند اگر پایان دیگری داری ارائه بده، من هم چند پایان مختلف به آنها پیشنهاد کردم که از بین آنها یکی را انتخاب کردند.
شرايطمان طبيعي نبود
در ادامه اين نشست، منوچهر هادي دربارهي روند توليد «خداحافظ بچه» توضيح داد: در ایام جشنواره فیلم فجر در دیداری که با داوود هاشمی همراه علیرضا افخمی داشتم، گفتند میخواهند سریالی با نام «خداحافظ بچه» را برای ماه رمضان تولید کنند. سجاد ابوالحسنی نیز 100 صفحه سیناپس کامل نوشته بود که وقتی آن را خواندم خیلی خوشم آمد و تمایل پیدا کردم آن را بسازم.
او ادامه داد: قرار بود مجموعه در 20 اسفند کلید بخورد اما، 20 اسفند شد 5 فروردین، بعد 13 فروردین، بعد 20 فروردین و در نهایت به 29 فروردین موکول شد؛ بنابراین مشخص است که شما در این زمان کم نمیتوانید 30 قسمت سریال را در شرایط طبیعی بسازید.
سجاد ابوالحسنی نيز در ادامهي بحث شتابزدگي خاطرنشان كرد: بحث تعجیل و رساندن کار چیزی است که فکر میکنم همه ما در آن دخیل هستیم، از نفر اول صداوسیما تا مدیران شبکهها، مدیران گروه و حتی من نویسنده که کار را مینویسم.
براي نوشتن قسمت 26 فقط چهار روز وقت بود!
ابوالحسنی تصریح کرد: من برای نوشتن قسمت اول کار یک ماه زمان صرف کردم، اما مثلا برای قسمت 26 تنها چهار روز فرصت داشتم و این در نتیجهي کار تاثیر میگذارد. این یک واقعیت است که برای نگارش یک مجموعه 26 قسمتی عالی که مخاطب تلویزیون ایران را هم همه جوره راضی کند، دست کم باید دو سال وقت گذاشت اما من سفارش نگارش این کار را دی ماه گرفتم و این طبیعی است که در این زمان کم فرصت بسیاری چیزها از دست میرود.
او سپس در پاسخ به پرسشي دربارهي طولاني شدن مقدمهي سريال، گفت: درست است که مقدمه کمی طولانی شد، اما واقعیت این است که ما نیاز داشتیم بگوییم شرایط برای این زوج به گونهای رقم میخورد که در نهایت زن میپذیرد که دست به بچه دزدی بزند. شاید اگر ما در همان قسمت دوم این موضوع را میگذاشتیم برای تماشاگر سوال پیش میآمد که چرا باید به طور ناگهانی قبول کند که دست به بچه دزدی بزنند؟ با این حال شاید این مقدار مقدمه کمی زیاد باشد.
با «مجتبي» غريبه نبودم
در بخش بعدی بیست و چهارمین خانه فیلم فرهنگسرای فردوس، سیروس همتی ـ بازيگر نقش مجتبي ـ دربارهي حضور در يك سريال مناسبتي، عنوان كرد: تجربه این نوع کارها را نداشتم و در نتیجهي اعتماد منوچهر هادی به من، این نقش را پیشنهاد كرد و به من سپرد.
همتی دربارهي تفاوتهای حضور در تئاتر و تلویزیون نيز گفت: ما در تئاتر شاید روزی 17 ساعت تمرین کنیم. به هر حال من وقتی سیناپس کار را خواندم همان جا شروع کردم به برنامهریزی برای این نقش. اینکه این کارکتر چه خصوصیاتی دارد؟ چگونه باید عاشق شود؟ نحوه زندگیاش چگونه است؟ حرف زدنش چطور است؟ همان وقت با کارگردان به بحث نشستم و برای خودم این نقش را روشن کردم. به همین دلیل دیگر با شناختن این نقش غریبه نبودم و سعی میکردم تا خود را با گروه هماهنگ کنم.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
از این به بعد دزدها مجبور میشن از روش پردردسرتری استفاده کنند چون با این سریال همه شگردهاشون لو رفت!!! در واقع ما به ضرر دزدها عمل کردیم ولی خوب اونها چون تنها شغلی هستند که صنف ندارند نمیتوانند اعتراض کنند!
مهراوه شریفینیا بازیگر مجموعه تلویزیونی «خداحافظ بچه» که سریال حاشیهساز و موفق «ساعت شنی» را نیز در کارنامه خود دارد در تازهترین گفتوگوی خود با اشاره به این نکته که اگر اصرار مادرش برای خواندن کامل سیناپس نبود بازی در نقش لیلا را از دست میداد چرا که حاضر نبوده در تلویزیون نقش زن حامله را بازی کند اما با خواندن دو قسمت از فیلمنامه پی برده که قضاوت عجولانهای کرده است.
وی همچنین با انتقاد از نگرانی مسئولان تلویزیون در پرداختن به موضوعات ملتهب و مسائل مبتلا به جامعه گفته است: مردم وقتی ببینند تلویزیون به مشکلاتشون بها میده و برای مطرح کردن نگرانیهاشون قدم بر میداره به شبکههای بیگانه پناه نمیبرن. به نظر من بخشی از وظایف رسانه ملی نشان دادن مشکلات زندگی مردمه و حل کردن مشکلات به عهده مسئولینه. بخشهای جالب این مصاحبه را به نقل از «بانی فیلم» در ادامه میخوانید:
مهدی صبایی و بهنوش بختیاری چطور میتونن نخندن!
روز اولی که مهدی صبایی اومد جلوی دوربین باید بچه به بغل در کنار بهنوش بختیاری دیالوگ میگفت سکانس خیلی حسی و سخت بود(سکانس پایانی قسمت5). بچه گریه میکرد و اونها باید تلاش میکردند که هم بچه رو آروم کنن هم درست دیالوگ بگن و هم مراقب حس و حالشون باشن. بچه آروم نمیشد. تقریبا همه گروه کارگردانی و صحنه از پشت دوربین برای آروم شدن بچه شکلک در میآوردند، تصویر جالبی بود. امکان نداشت بازیگر در اون لحظه بتونه متمرکز بشه. من واقعا متعجب بودم که مهدی صبایی و بهنوش بختیاری چطور میتونن نخندن و همونطور جدی دیالوگ بگن. اگه من جاشون بودم از خنده غش میکردم! هر چند که اون شب بچه اونقد گریه کرده که آخر ما نتونستیم سکانس رو بگیریم ولی من یک تمرکز عجیب و غریب را از این دونفر یاد گرفتم.
یاد «تا ثریا» میافتم کمی دلسرد میشوم
وقتی یاد کامل پخش نشدن «ساعت شنی» یا حتی«تا ثریا» میافتم کمی دلسرد میشوم . ترجیح میدهم یک کار ساده را شریف بازی کنم که نه از خط قرمزی عبور کرده باشه و نه شعاری باشه تا دچار مشکل پخش نشه. مثل «خداحافظ بچه» که دارای یک قصه ساده، جذاب و شرافتمند در مذمت دروغ هست.
دزدها چون تنها شغلی هستند که صنف ندارند نمیتوانند اعتراض کنند
به عقیده من سریال «خداحافظ بچه» اصلا بدآموزی نداره. فقط داره شیوه غیرکلیشهای تاثیر دروغ رو نمایش میده. به شیوه «ادب از که آموختی؟ از بیادبان». حتی در صحنه دزدی هم همینطوره. اون بخش واقعا بخش فانتزی ماجراست. اینو از هر دزدی بپرسی بهتون میگه. اون فقط فرضیه ما بود، برای اینکه تلخی اتفاق رو کمی تلطیف کنیم. باور کنید خودم امتحان کردم. با کارت ملی و عابر بانک و دم باریک در خونه باز نشد! تازه اگر هم روش دزدی باشه که ما دست دزدها رو پیش شما رو کردیم. از این به بعد دزدها مجبور میشن از روش پردردسرتری استفاده کنند چون با این سریال همه شگردهاشون لو رفت!!! در واقع ما به ضرر دزدها عمل کردیم ولی خوب اونها چون تنها شغلی هستند که صنف ندارند نمیتوانند اعتراض کنند!

Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
نشست نقد و بررسی رمان «درخرابات مغان» نوشته داریوش مهرجویی روز سه شنبه 31 مراد با حضور این کارگردان در شهر کتاب برگزار شد.
در این نشست علیاصغر محمد خانی (معاون فرهنگی شهر کتاب)، شیوا مقانلو (نویسنده و منتقد ادبی)، امیر علی نجومیان (نویسنده و منتقد ادبی) حضور داشتند و در مورد رمان مهرجویی سخن گفتند .
در این نشست علیاصغر محمد خانی (معاون فرهنگی شهر کتاب)، شیوا مقانلو (نویسنده و منتقد ادبی)، امیر علی نجومیان (نویسنده و منتقد ادبی) حضور داشتند و در مورد رمان مهرجویی سخن گفتند.
کارگردان فیلمهای «پستچی»، «گاو»، «هامون»، «اجاره نشینها» و ... پیش از این نیز رمان «به خاطر یک فیلم بلند لعنتی» نوشته و منشر کرده بود.
مهرجویی جدا از نگارش داستان و رمان، ترجمه هم میکند که از جمله آنها میتوان به « مفتش بزرگ و روشنفکران رذل» نوشته داستایوسکی،«کودک مدفون» اثر سام شپارد و جهان هولوگرافیک» اشاره کرد.
مهرجویی در این نشست در مورد نوشتن رمان و دغدغه اش در این حوزه صحبت کرد که گزیده ای از حرفهای او به نقل از ایسنا بدین شرح است:
- من همیشه وسوسه نوشتن داشتهام و سناریوی همه فیلمهایم را خودم نوشتهام.
- با کلام و شیوههای نگارش انس دارم و سعی کردهام خودم را در کوران ادبیات دنیا و ایران بگذارم و چون کار دیگری بلد نیستم، نوشتهام.
- مهم است وقتی آدم هنوز زنده است، بداند چه اتفاقی در آثارش افتاده است. اما من در کار حرفهایام در سینما و حتی ادبیات نمیخواستم جلوی دوربین باشم و بنازم. مردم ما فهیم با ذکاوت و زیرک هستند و حتی نسل جدید موشکاف و زیرک هستند و من خوشحالم که میتوانم از طریق آثارم به ذهنهای بارور آنها کمک کنم.
- حرف اصلی «فروید» این است که فرهنگ زادهٔ بیماری و مرض است و تا بیماری نباشد، فرهنگ نیست. سینما پر از سرمایه است، بگیر و بیار دارد. اما در ادبیات راحتتر میشود آنچه را که میخواهی اجرا کنی.
- من حتی این اثر را برای نمایندگیهای مختلف در خارج فرستادم تا این اثر ساخته شود. اما گفتند که سیاسی است و آن را رد کردند. بنابراین ترجیح میدهم آن را در ادبیات بنویسم و در آرزوی اینکه فیلمی از آن ساخته شود، بمانم.
- به نظر من منتقدین ما در مقابل اثر سه روش دارند. یکی اینکه داستان رمان را تعریف میکنند یا داستان را بد میدانند یا خوب. نوع دوم منتقدانی هستند که وقتی با اثری روبرو میشوند، چون دوست داشتهاند خودشان آن را بنویسند. در نتیجه دوست دارند شخصیتها کارهایی که خودشان میخواستند، انجام دهند. نوع سوم امتزاجی از هر دوی آنها است، همراه با مقایسه فرامتنی بسیار شدید آن اثر با آثار پیشین مولف.
- «دلوز» میگوید مرگ مولف، مولف مرده چه کار به کارهای قبلی مولف دارید. من که نمیتوانم به عنوان نویسنده خودم را با سلیقه تک تک شما وفق دهم. من آنچه را که از درونم میجوشد، مینویسم. اگر ریزه کاریهای آن را درک کنند، کیف میکنم. در سینما فقط پرویز دوایی این حس را داشت و الان کسانی هم هستند که کلا انتقاد میکنند، برای مثال فراستی که از سینما، خودش و دیگران نفرت دارند، به نظرم ذهن این آدم بیمار است.
- از من میپرسند که چرا هامون نمیسازی؟ من هامون را ساختم. «پری»، «سارا» و «سنتوری» هم «هامون»اند. خسرو شکیبایی وقتی سنتوری را دید، گفت این هامون است.
- ایدئولوژی و روایت بزرگ، دیگر مردود شده است. وقتی با یک اثر هنری روبرو میشوید باید بدانید از چه معیاری استفاده میکنید. «دلوز» 20 سال پیش از مرگ مولف حرف زده است. الان خود شما به عنوان یک انسان ایرانی با این تناقضات این اثر را چگونه میبینید؟

Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
پرویز پرستویی گفت: سینمای من در حال حاضر همین زلزلهای است که اتفاق افتاده است. من در این مقطع به هیچ چیزی فکر نمیکنم چون این زمان به بحث زلزله اختصاص دارد.
به گزارش فارس، «پرویز پرستویی» در گفتوگو با خبرنگار سینمایی باشگاه خبری فارس «توانا» درخصوص ایده اولیه برنامه جمعآوری کمکهای نقدی برای مردم زلزلهزده آذربایجان شرقی، اظهار داشت: فرقی نمیکند که این برنامه برای اولین بار به پیشنهاد چه کسی بوده است، مهم این است که این افراد مثل خانواده خودمان هستند.
* آیا اگر برای اقوام خودمان این اتفاق افتاده باشد سکوت میکنیم؟
وی در ادامه افزود: اگر خواهر یا برادر خودمان در منطقهای باشد که دچار این زلزله شده باشد آیا سکوت میکنیم؟ آیا اگر برای اقوام خودمان این اتفاق افتاده باشد سکوت میکنیم؟ پس وقتی هموطنانمان نیز در این استان دچار مشکل و زلزله شدهاند برایمان فرقی نمیکند که از خانواده خودمان و یا از هم وطنانمان باشند، باید برای آنان حرکتی کنیم و قدمی برداریم.
* باید بفهمیم مادری که دیگر فرزندی برایش نمانده است چه حالی دارد
پرستویی گفت: باید حال مردی را که تا دیروز وقتی به خانهاش میرفته است زن و بچهاش را میدیده و امروز دیگر خانه و زن و بچهای برایش نمانده است، درک کنیم. باید بفهمیم مادری که تا دیروز فرزندانش در کنارش بودهاند و امروز دیگر فرزندی برایش نمانده است، چه حالی دارد.
* ما با وجود مخاطبانمان زندهایم
بازیگر فیلم سینمایی «سیزده 59» در خصوص اعتماد مردم به هنرمندان گفت: این تعامل بین هنرمندان و مردم همیشه وجود داشته است. این اعتماد از آنجایی نشأت گرفته است که در عرصه کاری خودمان همیشه عنوان میکنیم که ما با وجود مخاطبانمان حرکت میکنیم، زنده هستیم و به نفس گرم آنان است که شور و امید برای انجام کارهای جدید داریم.
وی در ادامه افزود: مخاطبان ما بسیار هوشیار هستند و بهخوبی میتوانند تشخیص بدهند که چقدر هنرمندان در کاری قابل باور هستند. این مسأله از تمام کارهای هنرمندان مثل رفتارهای اجتماعی و رفتارهای روزمرهشان پیدا است. مردم آنقدر هوشمند هستند که حرکت جمعآوری کمکهای مردمی را درک و اقدام آنان را باور کنند و به کمک آنان برای این کار خیر بیایند. این رفتار از انتظار 9 ساعته آنان جلوی سینما مشخص بود. مردم خودشان را در این حرکت سهیم میدانند.
* ممکن است از این حرکت سوءبرداشت شود
پرستویی درباره سوء برداشتهای احتمالی از این حرکت، گفت: ممکن است قضاوتها و سوء برداشتهایی شود که مردم به هنرمندانشان اعتماد دارند و به دیگران ندارند. من نمیخواهم وارد این فضاها و این سخنان شوم، فقط میدانم که مردم همه جا بودهاند و در هر عرصهای به هموطنان خود کمک کردهاند.
وی در ادامه بیان داشت: هنرمندان قسمتی از این حرکت خودجوش را برعهده دارند و مردم نیز قسمت دیگری را، که با عشق و به کمک هم، هنرمندان به یاری هموطنان خود آمدند. مانند همه جای کشورمان که مردم به همراهی افراد دیگری مانند ورزشکاران به کمک زلزلهزدگان شتافتند. فقط هنرمندان نیستند که این کار را انجام میدهند، ورزشکاران، موسسههای خیره و ... نیز هستند که در حال کمکرسانی به مردم هستند.
پرستویی خاطرنشان کرد: ما هنرمندان نیز به سهم خودمان وظیفه داریم که احساس خودمان را بروز دهیم و بگوییم متاثر و متاسف هستیم. این اتفاق برای خانواده ایرانی افتاده است و باید به هر شکلی که هست به بهترین نحو امدادرسانی شود.
* به تعبیرهای سیاسی کاری ندارم
این بازیگر سینما در خصوص تعبیرهای سیاسی از این فعالیت خاطرنشان کرد: همه میدانیم که کشور ما تحریم است و یا در کشورمان بحرانهایی را داریم اما با توجه به همه این مسائل اگر فردی سرپناهی نداشته باشد و یا گرسنه باشد، آیا ما به آنها کمک نمیکنیم؟ آنها جزیی از خانواده ما هستند. نگاههایی امروزه باب شده است که هرکاری که انجام میشود از آن تعبیر سیاسی میشود و یا قضاوت بدی درباره آن میکنند. من به این نگاهها و تعبیرات کاری ندارم و سوالم این است که آیا این اتفاق و یا این زلزله برای اولین بار است که در کشور ما رخ میدهد؟
وی د ادامه خاطرنشان کرد: زلزله بوئین زهرا، رودبار، بم و ... در کشور ما وجود داشته است و امکان دارد خدایی ناکرده فردا هم دوباره این اتفاق بیافتد، اگر چنین اتفاقی بیافتد در آن شرایط مردم ایران به هیچ چیزی فکر نمیکنند جز خانوادهای که حداقل نیازش احساس همدلی دیگر هموطنانش است.
* مردم برای دیدن ما نیامده بودند
بازیگر فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» گفت: مردم همیشه به هنرمندانشان عشق ورزیدهاند و هنرمندان نیز همیشه گفتهاند که برای مردم کار و فعالیت میکنند. وقتی با هنرمندان برای جمعآوری کمکهای نقدی به سینما آزادی رفتیم، مردم برای تماشای ما نیامدند بلکه به این علت آمدند تا همپای هنرمندان خودشان در این امر نیکوکارانه شرکت کنند.
* سینمای امروز من زلزله است
پرستویی در خصوص فعالیتهای جدید خود در عرصه سینما، گفت: سینمای من در حال حاضر همین زلزلهای است که به وجود آمده است. من در این مقطع به هیچ چیزی فکر نمیکنم چون این زمان به بحث زلزله اختصاص دارد. این مطلب نه تنها برای من بلکه برای خیلی از همکارانم که دیروز از ساعت 3 بعد از ظهر تا 12 شب جلوی سینما ایستاده بودند، وجود دارد.
* احتیاجی نیست من هم بگویم سینما چه احوالی دارد
وی در ادامه افزود: در این مقطع سینمای ایران، مردم اخبار سینمایی را میدانند و احتیاجی نیست که من هم بگویم سینما چه احوالی دارد. این موضوعات آنقدر گفته شده است که دیگر لطفی ندارد. اخبار سینمایی هم چیزی است که مردم به طور روزمره آن را پیگیری میکنند، امیدوارم این اتفاق به شکل خوبی هدایت شود.
بازیگر فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» در انتها از مدیریت سینما آزادی تشکر کرد و گفت: تشکر ویژهای از مدیریت و پرسنل سینما آزادی دارم، به دلیل اینکه در این دو روز پذیرایی خوبی از هنرمندان کردند و از همه جهت با هنرمندان در این کار خیر همکاری کردند.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
«كلاه قرمزي و بچه ننه» به كارگرداني ايرج طهماسب، بدون در اختيار داشتن سينماهاي حوزه هنري و شهرداري به فروش 261 ميليون توماني دست يافت.
علي سرتيپي مديرعامل فيلميران و پخش كننده سه فيلم «كلاه قرمزي و بچه ننه» ،« بي خداحافظي» و «ضدگلوله» ـ در گفتگو با ايسنا، خبر داد: فروش شب گذشته «كلاه قرمزي و بچه ننه» تنها در سينماهاي تهران به حدود 110ميليون تومان رسيده است كه فروش بسيار خوب و در حد يك ركورد است. اكنون اين فيلم در مدت سه روز، مجموعا در سينماهاي تهران به فروش 261 ميليون توماني دست يافته است.
وي ادامه داد: اكنون 24 سينما در تهران «كلاه قرمزي وبچه ننه» را اكران ميكنند و شهرستانها هم از ديروز 29 مرداد ماه اكران اين فيلم را آغاز كردهاند.
سخنگوي شوراي صنفي نمايش نیز دربارهي آخرين وضعيت اكران به ایسنا گفت: فروش فيلمهاي عيدفطر بسيار عالي است.
حبيب كاوش گفت: فروش فيلمها بسيار خوب است ، سينماهايي كه در حال تعطيلي بودند، بسيار خوب ميفروشند. در شهرستانها، فروش عالي است و فيلمها در اين چند روز خارج از تصور ما فروش داشتهاند.
به گفتهي وي؛ جلسهي شوراي صنفي نمايش با توجه به تعطيل بودن روز دوشنبه، فردا سه شنبه ـ 31 مرداد ماه برگزار ميشود.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
توحیدی : سعی میکنیم کمک های جمع آوری شده را تا آخر هفته توسط یک هیئت به مناطق زلزله زده ارسال کنیم .
فرهاد توحیدی فیلمنامه نویس و عضو هیئت جمع آوری کمک به زلزله زدگان در گفتگو با سینماروز گفت : مبلغ 161،500،000 تومان به همراه چند قطعه طلا و مقداری ارز در مرحله اول جمع آوری شد .
وی درادامه با اعلام خبراستمرار جمع آوری کمک ها ابراز داشت : یک شماره حساب اعلام خواهد شد که علاقه مندان بتوانند از طریق آن کمک های ریالی خود را واریز کنند تا مسئولین ستاد ، آقایان پرستویی ، میرکریمی و تبریزی در جلسات آتی ستاد کمک رسانی به زلزله زدگان درباره چگونگی ارسال این کمک ها تصمیم گیری کنند .
توحیدی در باره زمان ارسال سری اول کمک ها به مناطق زلزله زده تصریح کرد : سعی میکنیم سری اول کمک های نقدی و غیر نقدی را تا آخر هفته توسط یک هیئت از هنرمندان به مناطق زلزله زده ارسال کنیم و الزامات بعدی را نیز حضور مردم اعلام خواهیم کرد .
عکس های فرانک هاشمی از حضور سینماگران مقابل سینما آزادی و جمع آوری کمک های نقدی را ببینید :
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|

Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
علی سرتیپی از فروش 45 میلیون تومانی فیلم « بی خداحافظی » و فروش 30 میلیون تومانی فیلم ضد گلوله در مدت زمان سه روز از آغاز اکران این دو فیلم خبر داد .
علی سرتيپي مدیر شرکت فیلم ایران و پخش کننده فیلم های بی خداحافظی همچنين درباره فروش فيلم «بي خداحافظي» به ایسنا گفت : فروش اين فيلم سينمايي شب گذشته در سينماهاي تهران 12 ميليون تومان بود و در سه روز گذشته فروش اين فيلم به 45 ميليون تومان رسيده است. اكنون در تهران 17 سينما «بي خداحافظي» را اكران ميكنند و سينماهاي شهرستان هم نمايش اين فيلم را از روز گذشته آغاز كردهاند.
مديرعامل فيلميران در پايان سخنانش به فروش «ضد گلوله» هم اشاره كرد و به ايسنا گفت: فروش شب گذشته اين فيلم 10 ميليون تومان بوده است و در سه روز گذشته فروش «ضد گلوله» به 30 ميليون تومان رسيده است. اين فيلم هم مانند «بي خداحافظي» 17 سينما در تهران دارد و اكران آن در شهرستانها از ديروز آغاز شده است.
به گزارش ايسنا، پس از حذف سينما «آزادي» از چرخه اكران عمومي سينماها ،موسسه تصويري شهر و حوزه هنري سينماهاي خود را در اختيار سه فيلم «كلاه قرمزي و بچه ننه»،«بيخداحافظي» و «ضد گلوله» نگذاشتند و اين فيلمها سينماها و پرديسهاي مهمي مانند آزادي و ملت را در اختيار ندارند.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
تصویربرداری مجموعه جدید «سعید آقاخانی» در حالی ادامه دارد که تلویزیون قصد دارد آن را در شبهای پاییز روانه آنتن کند.
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، مجموعه تلویزیونی «دزد و پلیس» به تهیهکنندگی محسن چگینی و کارگردانی سعید آقاخانی از اواسط بهار امسال در تهران کلید خورده و همچنان مقابل دوربین قرار دارد. تاکنون 80 درصد از مراحل تصویربرداری در لوکیشنهای متعددی چون دارآباد، تهرانپارس، ولیعصر، خیابانهای دولت و گرگان، لویزان، شیان، بلوار ارتش، زندان، جاده پلور، بانک و... انجام شده است. این سریال در 26 قسمت تولید میشود.
بهنام تشکر، هومن برقنورد، شقایق دهقان، عزتالله مهرآوران، مهران رجبی، مجید مشیری، خشایار راد، شهین تسلیمی، رضا کریمی، اصغر حیدری، سوسن پرور و حمید لولایی در این سریال بازی دارند. مرجانه گلچین هم به تازگی به سریال دزد و پلیس» پیوسته است.
هم اکنون تصویربرداری در بیمارستان عمل پیگیری میشود.
در خلاصه داستان این سریال آمده است: ناصر، شرور و خشن و سابقهدار در اثر ضربه ناشی از وقوع یک تصادف، حافظه خود را از دست میدهد. او که پس از جریان تصادف تبدیل به آدم دیگری شده، در رفتارهایش تجدید نظر میکند و تصمیم میگیرد کارهای خلاف را کنار بگذارد و دست کم بخشی از گذشته تاریکش را جبران کند، اما عملی کردن این تصمیم به آن سادگی نیست که او فکر میکند و گذشته پرفراز و نشیب و پر خطرش همچنان دست از سر او برنمیدارد...!
سایر عوامل اصلی پروژه عبارتند از: مدیر تصویربرداری: امیر معقولی، طراح گریم: همایون نوذر، طراح صحنه و لباس: قاسم ترکاشوند، تدوینگران: خشایار موحدیان، سودابه سعیدنیا، آهنگساز: علی طالقانی، مدیر تولید: رضا کریمی، صدابردار: علیرضا نوروزیان، جلوههای ویژه رایانهای: اشکان چگینی، دستیار یک کارگردان: مصطفی تنابنده، برنامهریز: زینب نصراللهی، منشی صحنه: بیتا ارسطویی، مدیران تدارکات: جعفر عبدلی، بهرام داناییزادگان، دستیار دو کارگردان: ساناز بصیر، دستیار سه کارگردان: آرش چگینی، دستیاران گریم: نادر حمیدی، شادی فیروزی، محمدرضا البرز، دستیاران صحنه و لباس: محمدرضا غفارزاده، مهدی موسوی، فرهاد ابراهیمی، مرجان گلپایگانی، گلاره دربندی، مدیر صحنه: سعید پیرهادی، دستیاران صدا: امین اردانی، سیاوش عطاخانی، دستیاران تصویر: علی خانی، بابک ابرغانی، امیر غیور، سید میلاد ملکوتی، هیوا ملکوتی، هیوا جعفری، سیامک کوثرمدار، بابک رمضانی، دستیاران تدارکات: مهدی عباسیپور، مصطفی عبدلی، مرتضی سالخورده، سجاد کماسایی، صادق گلشن، حمل و نقل: مهدی عباسی، علیرضا بابوند، کاظم فاطری، سعید سریعکار، میلاد حبشه، افشین بابایی، سینه موبیل: مهدی بداغی، مجری طرح: مؤسسه تصویر غزال، محصول گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما، عکس: بهرنگ دزفولیزاده.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
رضا کیانیان، کمال تبریزی، مجید مجیدی، مهدی فخیمزاده، رویا تیموریان، پرویز پرستویی، محمدمهدی عسگرپور، رضا میرکریمی، حامد بهداد، حسن پورشیرازی، همایون اسعدیان، نگار جواهریان، فاطمه معتمدآریا، فرهاد توحیدی، مسعود رایگان و... از امروز در مقابل سینما آزادی ؛
سینماگران روزهای پنجشنبه و جمعه با حضور در مقابل سینما آزادی کمکهای نقدی را جهت یاری به زلزلهزدگان استان آذربایجان شرقی دریافت میکنند.
مهرستاد کمکرسانی سینماگران به زلزله زدگان اعلام کرد با توجه به پیگیریها و تماسهای بیشمار برای کمک به حادثه دیدگان زلزله استان آذربایجان شرقی، سینماگران طی روزهای پنجشبه و جمعه از ساعت 15 تا 24 با حضور در مقابل سینما آزادی کمکهای نقدی هموطنان را دریافت خواهند کرد.
بنابر اعلام اعضای این کمیته شامل پرویز پرستویی، کمال تبریزی و رضا میرکریمی کمکهای جمعآوری شده هفته آینده طی سفر هنرمندان به مناطق حادثه دیده اهدا خواهد شد.
رضا کیانیان، کمال تبریزی، مجید مجیدی، مهدی فخیمزاده، رویا تیموریان، پرویز پرستویی، محمدمهدی عسگرپور، رضا میرکریمی، حامد بهداد، حسن پورشیرازی، همایون اسعدیان، نگار جواهریان، فاطمه معتمدآریا، فرهاد توحیدی، مسعود رایگان و... از جمله سینماگران حاضر در این برنامه خواهند بود.
ستاد کمکرسانی سینماگران از عموم مردم برای شرکت در این برنامه دعوت بعمل آورد.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
نیکی کریمی برای ساخت تازه ترین اثرش به سراغ فوتبال و حواشی آن رفته است. |
در حالی که پیش از این گفته می شد «بلور» عنوان تازه ترین فیلم سینمایی نیکی کریمی به عنوان کارگردان است اما تازه ترین اخبار حکایت از آن دارند که این کارگردان زن سینمای ایران با انعقاد قراردادی با فدراسیون فوتبال ایران قصد دارد یک مجله تصویری با محوریت فوتبال ایرانی را تولید کند؛ مجموعه ای که نگاه فرهنگی این بازیگر سینما به مقوله فوتبال را به تصویر می کشد. بنا به گزارش مهدی ملکی در روزنامه «گل» این مجموعه «روزی روزگاری فوتبال» نام خواهد گرفت و نیکی کریمی در هر قسمت نود دقیقه ای آن ضمن به تصویر کشیدن نکاتی جذاب از متن و حاشیه فوتبال ایران به موضوعاتی همانند گفتگو با مربیان، کاپیتانها، تیمهای لیگ برتری، کانون هواداران باشگاهها، فوتبال بانوان، پیشکسوتان و ...پرداخته می شود.
این مجله تصویری بناست از طریق شبکه نمایش خانگی و هر دو هفته یک بار به بازار عرضه شود. اولین مجموعه در ۱۵ شهریورماه عرضه خواهد شد و مهمان اصلی مجموعه اول مهدی مهدوی کیا خواهد بود. کریمی برنامه ریزی های لازم برای عرضه قسمتهایی ویژه از این مجموعه را هم انجام داده تا همزمان با اتفاقاتی همچون دربی آبی و قرمز با دست پر به سراغ مخاطبان برود.
نیکی کریمی قصد داشت تا پیش از برگزاری کنفرانس مطبوعاتی مرتبط با این محصول ویدیویی، اخبار آن را رسانه ای نکند اما کنجکاویهای خبرنگار روزنامه «گل» سبب ساز آن شد که وی در نهایت به تایید ساخت این مجموعه پرداخته و حتی یکی از عکسهای این مجموعه را که نمایی است دونفره از خودش و مهدی مهدوی کیا در اختیار این روزنامه قرار دهد. بازدیدهای چند روز قبل نیکی کریمی از تمرینات تیم فوتبال نفت آبادان هم بخشی از پروژه تولید «روزی روزگاری فوتبال» بوده است.
ویوا بارسلونا

Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
این روزها سینمای ایران دچار قحطی سوژه هم شده است. دختر اتومبیلران، حمله به هواپیمای مسافربری ایران و کوروش کبیر، سه سوژهای هستند که قرار است توسط 6 کارگردان (و نه سه کارگردان) ساخته شود!
سینمای ایران در این روزها با یک واقعه تقریبا کم نظیر مواجه شده است، مدتی است که تعدادی از کارگردانان تمام توان خود را روی ساخت یک سوژه معطوف کردهاند. اگر مروری به اخبار این روزهای سینمای ایران داشته باشیم، شاهد این واقعه کمنظیر خواهیم بود. دو کارگردان همزمان معطوف ساخت فیلمی درباره یک اتومبیلران زن میشوند. یکی از آنها سالها در ایران زندگی کرده است و دیگری یکی از کارگردانان مقیم آمریکا است. یا واقعهای که اواخر سالهای 60 برای یک هواپیمایی ایرانی رخ داد سوژه دو کارگردان شده است، یکی ایرانی و یک آمریکایی که سالهاست برای هالیوود فیلم ساخته و تهیه کرده است، علاقمند به ساخت فیلمی علیه کشورش شده است. از سوی دیگر دو کارگردان ایرانی همزمان خود را برای ساخت فیلمی درباره «کوروش» آماده میکنند.
این سوال در ذهن هر فرد پرسشگری ایجاد میشود چگونه است که کارگردانان با وجود سوژههای مختلف، تمام توان خود را صرف ساخت پروژههایی با یک موضوع و مضمون میکنند. در این سینما که مسئولین مدعی هستند حالش خوب است و اکثر سینماگران معتقدند حال این روز سینما خوب نیست، چه خبر است؟
در زیر مرروی داریم بر سه سوژه فیلم که قرار است توسط 6 کارگردان ساخته شود:
1- ساخت فیلم درباره حمله به هواپیمای مسافربری ایران توسط فرانک و اسدی
جنایت آمریکا و حمله ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری کشور ایران، اتفاقی است که باعث شهادت تعدادی از هموطنانمان شد که متاسفانه سینمای ایران از آن غافل مانده و تاکنون هیچ فیلمی درباره این واقعه ناجوانمردانه ساخته نشده است.
«سعید اسدی» کارگردان سینمای ایران فیلمنامهای را با این موضوع با عنوان «مرثیهای برای یک دوست» را آماده کرده بود. وی مدعی است که سالهاست روی فیلمنامه کار کرده و به دلیل و انگیزه ساخت این فیلم به ایران آمده است.
روز 12 تیرماه همزمان با سالروز واقعه جانگداز سقوط هواپیمای مسافربری خبر دیدار «سیداحمد میرعلایی» مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با «سعید اسدی» کارگردان و «قاسم قلیپور» تهیهکننده پروژه «مرثیهای برای یک دوست» و آغاز تولید این فیلم با موضوع شهادت مظلومانه تعدادی از هموطنان در این فاجعه ضد بشری منتشر شد و تهیهکننده فیلم اعلام کرد فیلمنامه فیلم به بنیاد فارابی ارایه شده است.
«سعید اسدی» در گفتوگو با خبرگزاری فارس در همان روز گفت: حضورم در ایران به منظور ساخت فیلم است اما تولید فیلم یک پروسه طولانی دارد. هنوز هیچ چیزی نمیدانم. جلسه ما روز گذشته اولین جلسه بود و ما در مرحله آغازین هستیم.
قاسم قلیپور هم در گفتوگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد: فیلمنامه آماده شده و نسخه نهایی بازنویسی تحویل فارابی شده است اما در خصوص «مرثیهای برای یک دوست» باید منتظر شویم تا فیلم ساخته شود. به امید خدا کار جدی است اما باید دعا کنیم فیلم ساخته شود.
از گفتههای کارگردان و تهیهکننده برمیآمد تلاش و عزم جدی برای ساخت فیلم دیده نمیشود. کمتر از سی روز رئیس سازمان سینمایی کشور در گفتوگو با یکی از خبرگزاریهای از ساخت فیلمی با موضوع ناو وینسنس با حضور یک کارگردان آمریکایی خبر داد. کارگردانی که همراه با «شان استون» سال گذشته به ایران آمد و در تمام دیدارها و مصاحبهها همراهش حضور داشت. وی گفت: حدود یک سال قبل آقای «اسکات فرانک» از سوی یک شرکت هالیوودی که بیشتر در کانادا مستقر است، فیلمنامهای را درباره هواپیمای مسافربری ایرباس ایران که در سال 67 توسط ناو آمریکایی سرنگون شده بود به ما ارایه دادند و من شخصا این فیلمنامه را مطالعه کردم. فیلمنامه ارایه شده از سوی این کمپانی آمریکایی دارای اشکالاتی بود و ما هم درباره آن نقطه نظراتی داشتیم و نهایتا قرار شد با یکی از دوستان دوباره روی این فیلمنامه کار شود. اکنون فیلمنامه مجددا آماده شده است و آن را در دست بررسی داریم.
وی در ادامه گفت: به زودی وضعیت ساخت این فیلم سینمایی مشخص میشود. اگر فیلمنامه اصلاح شده خوب شده باشد، آن را از امسال در دستور کار قرار میدهیم تا هرچه سریعتر روند ساختش شروع شود.
با مرور این سخنان، این مسئله به ذهن متبادر میشود که گویا رئیس سازمان سینمایی از طریق مشاوران به خاطر آورده است که در جلسات مکرر با «شان استون» قولهایی را داده است.
اما دو روز قبل «سعید اسدی» کارگردان فیلم سینمایی «مرثیهای برای یک دوست» در گفتوگویی اعتراض خود را به ساخت فیلم درباره ناو وینسنس همزمان با تولید پروژه خود اعلام کرد. او معتقد است که 17 سال است به ایران آمده و به دنبال ساخت این پروژه بوده است اما همیشه با کمتوجهی روبرو شده است. او مدعی است به کارگردان آمریکایی پول هم ارایه شده است.
«قاسم قلیپور» تهیهکننده «مرثیهای برای یک دوست» در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس گفت: پس از اعلام ساخت فیلم توسط بنیاد سینمایی فارابی در سالروز این واقعه (12 تیرماه)، چند وقت بعد نیز خبر ساخت فیلمی توسط یک آمریکایی درباره این موضوع منتشر شد که با حمایت آقای شمقدری صورت خواهد گرفت.
وی در ادامه گفت: من هم پیگیری کردم و با پیگیریهایم به من گفتند آن پروژه خیلی جدی نیست و شما به کارتان ادامه دهید. اما اگر دو فیلم در این زمینه ساخته شود، ما دچار چالشهای متعددی خواهیم شد. نباید فیلمسازی که سالها در ایران زندگی کرده و به این انگیزه به ایران آمده است نادیده گرفته شود. چگونه یک فیلمساز آمریکایی فیلمی برعلیه آمریکا میسازد؟
وی درباره روند تولید فیلم گفت: پروژه ساخت فیلم سنگین است. تحقیقات ما همچنان ادامه دارد، کار سنگینی است و امیدواریم بتوانیم کار را برای سال 91 آماده کنیم.
قلیپور درخاتمه گفت: ما تلاش میکنیم تا روند تولید را پیگیری کنیم. مگر آنکه جریان دولتی تشخیص بدهد که دیگر همکاری نکنیم، ما از تصمیمگیریهای پشت پرده اطلاعی نداریم.
با مرور مصاحبههای مختلف به این نتیجه میرسیم سازمان سینمایی کشور با مدیران زیرمجموعههای خود هماهنگ نیست و معلوم نیست در جلسات مدیران که حداقل هفتهای یک بار برگزار میشود چه مطالبی گفته میشود و درباره چه تصمیمگیریهایی صحبت میشود. پروژه سنگینی که نیاز به هزینهای میلیاردی دارد چگونه ممکن است توسط دو کارگردان آن هم یکی ایرانی و دیگری آمریکایی دنبال شود؟
2- ساخت فیلم درباره دختر اتومبیلران توسط نیکنژاد و اطیابی
علاوه بر سوژه فیلم حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس توسط ناو آمریکایی، «لاله» فیلم دیگری است که آن هم دچار چنین ماجرایی شده است و همزمان یک کارگردان ایرانی و یک کارگردان ایرانی هالیوودی قصد ساخت فیلمی درباره یک دختر اتومبیلران را دارند که این امر باعث واکنشهای متعددی از سوی سینماگران ایرانی و حتی کمیسیون فرهنگی مجلس شده است زیرا قرار است از بودجه بیتالمال برای فیلم هزینه شود.
ابتدا «اسدالله نیکنژاد» کارگردان ایرانی که سالها در هالیوود کار کرده، پس از بازگشت به ایران اعلام کرد قصد دارد فیلمی درباره «لاله صدیق» دختر اتومبیلرانی که در مسابقات رالی قهرمان شده، بسازد. این فیلم با حمایت سازمان سینمایی و با بودجه 7 میلیارد تومانی ساخته میشود و در حال حاضر گروه تولید فیلم مشغول انجام کارهای پیشتولید هستند.
پس از انتشار خبر تولید این پروژه جنجالی که کار آن به کمیسیون فرهنگی مجلس هم کشیده شد و نمایندگان هم مثل سینماگران به ساخت فیلم اعتراض کردند، «مسعود اطیابی» تهیهکننده و کارگردان سینما هم اعلام کرد میخواهد درباره یک دختر اتومبیلران فیلم بسازد. او مدعی شده این فیلم را با حمایت بخش خصوصی و با بودجه نه چندان زیاد میسازد.
3- ساخت فیلم درباره «کوروش» توسط جعفریجوزانی و حمیدنژاد
نمونه دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، فیلم سینمایی «کوروش» است که این فیلم نیز توسط دو کارگردان ایرانی که هر یک صاحب سبک هستند دنبال میشود و دولت هنوز در این پروژه که یکی کارهای پرهزینه است اعلام حمایت نکرده است.
«مسعود جعفریجوزانی» کارگردان فیلم سینمایی «شیر سنگی» و سریال «در چشم باد» تصمیم دارد از زندگی کوروش کبیر فیلم بسازد. از طرف دیگر «عزیزالله حمیدنژاد» کارگردان فیلم سینمایی «اشک سرما» هم میخواهد درباره همین موضوع فیلم بسازد.
یک بار یکی از کارگردانها مصاحبه میکند و میگوید من زودتر تصمیم ساخت گرفتم و یک بار دیگر کارگردان دیگری میگوید فیلم من ربطی به آن فیلم دیگر ندارد. چه کسی راست میگوید الله اعلم...
گویا این روزها موازیکاری مدیران سینمایی به سینماگران هم سرایت کرده است و کارگردانان روی پروژههایی با هزینههای بالا و با مضامینی یکسان زوم کردهاند. البته در مورد ساخت فیلم درباره حمله به هواپیمای مسافربری ایران، ساخت فیلمهای بیشتری هم مانعی ندارد اما اگر قرار است سازمان سینمایی از ساخت دو فیلم با یک سوژه حمایت کند، بهتر آنکه روی یک پروژه سرمایهگذاری کند و کار باکیفیتتری تولید کند.
در حالی شاهد این اتفاق هستیم که در این کشور، ما با داشتن تمدنی غنی با کمبود سوژه مواجه نیستیم. بسیاری از قهرمانان و صاحبنامان در کشور وجود دارند که فیلمسازان میتوانند از زندگی آنها بهره برده و سوژه مناسب برای تولید یک اثر سینمایی باشد. شعرا و عرفایی که بیتوجهی کارگردانان ما، باعث شده دیگر کشورها، آنها را به بهانه آرامگاهشان در کشورهای دیگر تصاحب کنند. وقایع انقلاب و هشت دفاع مقدس ما دارای سوژههای ناب و درخور توجهی است که متاسفانه مسئولین فرهنگی و سینماگران ما از آن غافلاند.
معلوم نیست در سینمای ما که گویا این روزها دچار فقر سوژه هم شده، چه میگذرد که سینماگران دو به دو روی یک سوژه کار میکنند...
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
نویسنده سریال خداحافظ بچه مطرح کرد :این سریال قرار بود طنز باشد یعنی تصمیم به آن شد تا سریال طنزی ساخته شود، اما از همان ابتدا متوجه شدیم که نمیتوان از این قصه کار طنز ساخت چون قصه فضاهایی دارد که نمیشود به آن خندید.
پس از لحظات عرفانی افطار نخستین سریالی که شاهد هستیم خداحافظ بچه است. سریالی که از همان شروع پخش با اعتراضاتی همراه شد. خداحافظ بچه مانند دیگر سریالهای شبکه 3 طی سالهای گذشته در زمان خوبی پخش میشود و همین یکی از دلایل دیده شدن سریال است.
شخصیتپردازیها هم به نسبت دیگر سریالها اوضاع بهتری دارند. بگذارید ادامه صحبت درباره سریال را با نویسنده آن سجاد ابوالحسنی داشته باشیم.
شما هنوز فیلمنامه کامل ندارید. در بخش اول سؤال میخواهم بدانم چرا فیلمنامه کامل ندارید و اینکه به نظرتان داشتن فیلمنامه کامل چقدر به کیفیت کار کمک میکند؟
درمورد اینکه فیلمنامهها کامل نیست و کارها دیر شروع میشود همه مقصر هستند. از دستاندرکاران تلویزیون بگیرید تا مدیران و حتی من به عنوان نویسنده، متأسفانه سفارش کار زمانی داده میشود که زمان کمی تا پخش وجود دارد. به نظرم زمانبندی باید رعایت شود البته همیشه هم نباید به مدیران خرده گرفت. آقای تخشید مدیرگروه فیلم و سریال شبکه 3 در زمان خوبی بابت این کار اطلاع دادند اما ما خودمان حساسیت زیادی داشتیم. این حساسیتها باعث شد وقت بیشتری بگذاریم و در ادامه راه دیدیم که نزدیک ماه رمضان هستیم.
در بحث تأثیرات فیلمنامه کامل باید بگویم وقتی فیلمنامه کامل است شما میتوانید بسته به واکنش تماشاچی تغییراتی در قصه بدهید و این یک ویژگی مثبت محسوب میشود اما در هر حال به نظرم فیلمنامه باید کامل باشد تا همه اعضای گروه از جمله کارگردان و ... بدانند که باید چه کار کنند و قصه به چه سمتی پیش میرود، این را حق طبیعی آنها میدانم.
ضمن اینکه در فیلمنامهنویسی به عنوان نویسنده به جایی میرسید که میبینید کاراکتر و قصه فرعی شما اضافه است اگر فیلمنامه کامل نباشد آنها را حذف میکنید، البته در خداحافظ بچه این اتفاق نیفتاد.
کار شما از همان ابتدا با حواشی و اعتراضاتی مواجه شد. از جمله اعتراض سازمان نظام پرستاری به نحوه خبر مرگ کودک از طریق پرستاران یا نگاهی که سازندگان اثر به مسئله ناباروری دارند، نظرتان چیست؟
به نظرم یک بخشی از اعتراضات از جایی به بعد دیگر اهمیت پیدا نمیکند. آن هم اعتراضاتی است که وقتی صنفی تصویری از شغل خودشان را میبینند انجام میدهند، متأسفانه در صنف پرستاران این اعتراض زیاد شده و در بیشتر کارها این اعتراضات هست. اگر اینگونه باشد که دیگر نمیتوانیم کار کنیم و هیچ شخصیتی را نمیشود نشان داد. انتقاد به نگاه سازندگان اثر به مسئله ناباروری را قبول دارم اما ای کاش صبر میکردند تا سریال تمام شود و سپس این اعتراضها را مطرح میکردند.
و بحث مهمتر اینکه میگویند آموزش خلافکاری میدهید به قول یکی از دوستان ضربدر بزن هر کاری میخواهی انجام بده؟
ضربدر خلافکاری کاملاً برآمده از لحظهای است که سکانس دزدی را مینوشتم. دیدم اینها آدمهای خوبی هستند و باید در قصه به جایی برسند که ما خلافمان را ثبت کنیم که بعداً اعتراف کنیم. قرار بود این نخستین و آخرین ضربدر باشد ولی در طول قصه ادامه پیدا کرد. ما میخواستیم بگوییم وقتی نخستین ضربدر را بزنی و نخستین کار خلاف را انجام بدهی بقیهاش راحت میشود. به نظرم آموزش خلافکاری ایراد عجیبی است. میخواهم بپرسم چطور ممکن است کسی با دم باریک، کارت ملی و ... وارد خانه شود؟ ما تلاش کردیم آن سکانس واقعی باشد، مردم باور کردند در حالی که اینطور نیست.
نقشه دزدی از پرورشگاه یا بیمارستان مضحک بود و دیدیم که گیر افتادند. شاید بگویید وقتی اسم خلاف میآید پس رواجش میدهیم اما اگر این طور باشد باید صفحه حوادث روزنامهها را هم جمع کنیم کدام روزنامه است که صفحه حوادث ندارد، باید همه را جمع کرد. به نظرم اینها بهانهگیری و گشتن به دنبال ایراد است.
فکر نکردید با این کار مخاطب را گول میزنید؟
ما به این سمت نرفتیم تا این بازخوردها را نداشته باشیم، اما حالا شدیم به قول معروف آش نخورده و دهن سوخته. این گول زدن نیست، اگر در سینما دروغ را خوب تعریف کنید حتماً بردهاید.
آیا گروه به فیلمنامه شما وفادار بودند؟
به جرأت میگویم حتی جای کلمات هم در جملاتی که من نوشتم درست است و گروه سازنده بشدت به فیلمنامه من وفادار است و از همه آنها تشکر میکنم.
در خبرها زمانی که کار را شروع کردید مطرح شد که سریال طنز است اما آنچه ما میبینیم طنز نیست آیا ژانر را عوض کردید؟
این سریال قرار بود طنز باشد یعنی تصمیم به آن شد تا سریال طنزی ساخته شود، اما از همان ابتدا متوجه شدیم که نمیتوان از این قصه کار طنز ساخت چون قصه فضاهایی دارد که نمیشود به آن خندید.
ویوا بارسلونا

Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
در زمان اکران «خوابمميآد» ممیزیهایی به آن وارد شد. آن ممیزیها اعمال شد و فیلم الان روی پرده است. با اصلاحاتی که به فیلم وارد شده من الان پاکترین مرد سینمای ایران هستم.
روزنامه هفت صبح نوشت: شايد بهترين شيوه برخورد با اختلافات درون سينما ميان وزارت ارشاد و حوزه هنري همين كاري است كه رضا عطاران انجام داده و برخوردش با ماجرا مثل خودش و كارهايش طنزآميز و البتهگزنده است.
او كه همراه با مريلا زارعي در كافه خبر شركت كرده بود، در همان جواب به سوال اول هوش سرشارش در طنزپردازي را به رخ كشيده است.
وقتي از او سوال شده كه ماجراي اكران نشدن «خوابمميآد» در سينماهاي حوزه هنري چه بوده، در جواب گفته است: «راستش ما خودمان هم درست نفهمیدیم. حوزه هنری دنبال دلیل است که چرا فیلم «خوابم میآد» فیلم مستهجنی است اما ظاهرا هنوز دلیلش را پیدا نکردهاند. فیلم در جشنواره فجر با مشکلاتی مواجه شد. به خاطر همین در زمان اکران ممیزیهایی به آن وارد شد. آن ممیزیها اعمال شد و فیلم الان روی پرده است. با اصلاحاتی که به فیلم وارد شده من الان پاکترین مرد سینمای ایران هستم.»
طعنه بامزه او به طرفين ماجراست كه يكي فيلمش را كوتاهكرده و ديگري به هردليل خواسته از ديدهشدن فيلمش جلوگيري كند.
عطاران هميشه بهرفتار و برخورد بيآلايش و بهدور از سياست شهرتداشته و اينبار هم صاف و ساده حرفهايش را زده است. او گفته كه نگران اكران فيلمش بوده است: «ارشاد به ما گفت یک عدهای هستند که ممکن است به فیلم گیر بدهند. به خاطر همین اصلاحات دادند.آقای تختکشیان هم گفت این اصلاحات را اعمال کنیم.»
ستاره اين روزهاي سينماي ايران درباره اتهام دوپاره بودن اولين فيلمش در مقام كارگردان هم حرفهاي جالبي زده است: «میگویند شخصیت خانم زارعی خیلی معلوم نیست. در صورتی که هر چیزی درباره شخصیت پردازی بود از شیرین عمدا حذفکردیم. الان هم میگویند این دختر چرا گذشته ندارد و هیچ چیزش معلوم نیست. همه سوابق این آدم را از آن گرفتیم و وقتی ایراد میگیرند، میگویم کار خودم بوده. همین دوپارگی که میگویند هم کار خودم بوده، به نظرخودم فیلم اصلا پنج پاره است. اول فیلم طنز اجتماعی خودم است و بعد ملودرام و بعد اکشن و بعد هم تراژدی میشود. اینها از نظر من عیب نیست، خودم آن را گذاشتم.»
البته براساس گفتههايعطاران، همه صحنههاي حذف شده فيلم ربطي به مميزي نداشته است: «بعد از جشنواره به یک سری نتایجی رسیدم. بعضی از پلانها را حذف کردم و خودم مونتاژ مجدد زدم. هشت دقیقه از فیلم را زدم. 96 دقیقه بود که شد 88 دقیقه و بعد هم یک سری ممیزی خورد و شد 85 دقیقه. شروع فیلم اصلا با خواب من نیست. در نسخه دوم فیلم با صحنه آخر شروع میشود. یک سری پلانها را از آنجا میبینیم. در نیمه دوم ریتم بهتری پیدا کرده است.»
او با رندي طعنه سنگيني هم به مسعودفراستي زده كه از همه فيلمها انتقادهاي تند و تيز ميكند: « اوایل وقتی از کار ما در این برنامه انتقاد میشد، ناراحت میشدیم اما این اواخر دوست داشتیم از کارهای ما انتقاد شود که هم ردیف آقای فرهادی و آقای کیارستمی قرار بگیریم. همه دوست داشتیم به عنوان کار بد از کارهایمان یاد شود.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too
ناديا دلدار گلچين بازيگر سينما و تئاتر همچنان در وضعيت كما به سر ميبرد.
دختر اين بازيگر در گفت وگو با خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، گفت: مادرم در وضعيت كماي سه درجه عميق است و دكترها ما را بسيار نااميد كردند و ميگويند كار خاصي نميتوانند بكنند.
وي افزود: تنها هر روز به خاطر وضعيت قندش دياليز انجام ميشود.
ناديا دلدار گلچين كه مدت ها از بيماري كليه رنج مي برد با وخيم شدن حالش از16 مرداد در كما به سر مي برد.
ویوا بارسلونا
Promote Your Page Too اسـتـاتـوس هـا و عـکـس هـای بـــــارســــایــــی

Promote Your Page Too