نظرات امین تارخ درباره آموزش بازیگری در ایران و کلاس های بازیگری
سینما روز- هانیه خاکپور- امین تارخ متولد ۱۳۳۲ در شهر شیراز، بازیگر تئاتر و سینما است که در در فیلمها، نمایشها و مجموعههای تلویزیونی متعدد ایفای نقش کرده است. او در سال ۱۳۵۶ از دانشکدهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۳۶۳ با کسب مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت فرهنگی به پایان برد.تارخ به عنوان هنرپیشه و نیز عضو هیأت داوری در جشنوارههای ملی زیادی حضور داشته است. او در سال ۱۳۷۳ اولین مدرسه بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب میشود.با وی در خصوص این کارگاه، بحث بازیگری و بازیگر شدن گفتگویی داشتیم.
شما بازیگری را چگونه آموختید و شروع کردید؟
من به سبک و سیاق اکثر بازیگران، زمانی که در دوره دبیرستان در شیراز بودم، در انجمن فوق برنامه بازیگری میکردم و پس از آن احساس کردم باید به شکل آکادمیک و کلاسیک آن را ادامه بدهم. به همین دلیل کنکور دانشکده هنرهای زیبا را دادم و پذیرفته شدم و دوره لیسانس بازیگری را در آنجا گذراندم.
چه چیزهایی لازم است که فردی در خود احساس کند میتواند بازیگر شود؟
در ابتدا کشش و علاقه باعث میشود که فردی حس کند شوق بازیگر شدن دارد اما این به آن معنی نیست که هرکسی علاقمنداست، حتما و قطعا موفق میشود. ممکن است برخی موفق بشوند و بعضی خیر.
منظور از علاقه همان استعداد است؟
استعداد مقوله دیگری است. در ابتدا صرفا یک علاقه او را وارد این راه میکند. اینکه استعداد دارد یا خیر، در عمل معلوم میشود.
آیا هنرجویانی بودهاند که به آنها بگویید به درد این کار نمیخورند؟
خیر. من هرگز چنین جراتی را به خودم ندادهام که به کسی بگویم بازیگر میشوی یا نمیشوی زیرا تصمیم گیرنده من نیستم. به هرحال بازیگری ابزاری لازم دارد به اضافه اینکه تلاش خود هنرجوی بازیگری هم حرف اصلی را میزند.
آیا تفاوتی میکند که فردی این استعداد و علاقه را در آموزشگاه بازیگری به منصه ظهور برساند یا اینکه خود را مقید کند تا وارد دانشگاه شود و تحصیلات آکادمیک داشته باشد؟
آموزش، آموزش است چه در آموزشگاه و چه در دانشگاه و در همه جای دنیا نیز این نهادهای آموزشی در کنار هم هستند و فعالیت میکنند؛ دانشگاه، کالج، آموزشگاه، نهادهای خصوصی، نهادهای دولتی و ... . نمیتوان برای اینکه کجا موفقتر است، حکمی صادر کرد. هر کدام از اینها شیوهای دارد و هرکدام خروجیهایی دارند.
چرا تصمیم به راهاندازی آموزشگاه بازیگری گرفتید؟
اینجا اولین آموزشگاه بازیگری است که در سال 1373 شروع به فعالیت کرد. ما در این سال در طول کمتر از شش، هفت ماه صاحب پنج شبکه تلویزیونی شدیم و برای تولید انبوه در عرصه نیروی انسانی در زمینه بازیگری دچار کمبود بودیم. سیما فیلم در آن سال از من طرحی خواست که چه فکری میشود کرد و من گفتم رساله فوق لیسانس من در رشته مدیریت امور فرهنگی در همین زمینه و تاسیس آموزشگاه بازیگری است. زیرا اگر تنها اکتفا میکردیم به آرشیو، بعد از مدتی تبدیل به بایگانی میشد و لازم است در کنار هر آرشیوی، یک نهاد پویا وجود داشته باشد که پیوسته چهرهها را نو به نو و تازه به تازه بکند. بنابراین من این طرح را پیشنهاد کردم که پذیرفته شد و خواستند آن را اجرا کنم که حاصل آن تاسیس کارگاه آزاد بازیگری است.
آیا این کارگاه در رسیدن به اهدافی که داشت، موفق عمل کرد؟
دیگران باید در این خصوص ارزیابی کنند اما به دلیل آنکه تاکنون چهل، پنجاه نفر از چهرههای بازیگری خروجی اینجا هستند، میتوانیم بگوییم که ناموفق نبوده است.
توقعتان این است که از تعداد هنرجویان ورودی، چند نفر وارد عرصههای حرفهای بشوند؟
اگر در سال دو نفر از هنرجویان ما موفق بشوند و تبدیل به چهره بشوند و بازیگر شوند به نظر من رضایت برانگیز است؛ اما آمارمان بیش از این بوده است.
بین نحوه تدریس بازیگری در اینجا با سایر آموزشگاهها چه تفاوتی وجود دارد؟
من به آموزشگاههای دیگر نرفتهام که بتوانم قیاس کنم و از برنامهریزی آموزشی آنها خبر ندارم. ما همه تلاشمان این بود که به سبک و سیاق هر نهاد آموزشی اصولی در امر بازیگری، حرکت کنیم. فعالیت آموزشی مبتنی بر کار عملی است و نه تئوری. از پشت میز و نیمکت نشستن، کسی بازیگر نمیشود. بازیگری کاری عملی است که باید وارد آن شد و عملا کار کرد و دید و تجربه کرد و نتیجه گرفت.
اساتیدی که استفاده میکنید از بازیگران سینما هستند؟
خیر . لزوما هر بازیگر خوبی نمیتواند مدرس بازیگری خوبی باشد و در همه جای دنیا نیز اساتید بزرگ بازیگری وجود دارند که هرگز پایشان به صحنه نرسیده اما معلمین خوبی برای بازیگری هستند مانند دیوید ممت یا لی استراسبرگ یا نمونههای وطنی مانند حمید سمندریان که هرگز بازیگر نبودهاند اما از اساتید مسلم و بلامنازع بازیگری هستند. لزوما هرکسی بازیگر خوبی بود، نمیتواند مدرس خوبی هم برای بازیگری باشد.
اساتید را چگونه برای تدریس در اینجا انتخاب میکنید؟
ما هرکسی را که بتواند در عرصه آموزش بازیگری به ما کمک کند و احساس کنیم آموزشش در راستای اهداف ما است، از او دعوت به همکاری میکنیم.
کلاسهای شما برای بازیگری سینما است یا تئاتر؟
صرفا سینما. هنرجویان اینجا از ابتدا وارد بازیگری سینما میشوند.
اصلا شما معتقد هستید که آیا تفاوتی بین بازیگری تئاتر و سینما وجود دارد؟
بالذات ممکن است بین بازیگری تئاتر و سینما تفاوتی وجود نداشته باشد زیرا به هرحال هدف هر دو به نمایش گذاشتن یک شخصیت انسانی است و باور پذیر کردن آن برای مخاطب. اما شاید نحوه استفاده از ابزار بازیگری در سینما و تئاتر کمی فرق میکند. زمانی میگفتند بازیگری تئاتر اغراق شده است، اما در سینما اینگونه نیست که من چنین نظری را قبول ندارم.به هرحال بازیگری ، بازیگری است چه در سینما چه در تئاتر. اینکه تئاتر زنده است و با نفس زنده تماشاگر در ارتباط است، شاید کمی آن را سختتر کند زیرا در تئاتر تکرار وجود ندارد اما این امکان در سینما فراهم است؛ یعنی گویی بازیگر در تئاتر مسوولیت سنگینتری را برعهده دارد.
عدهای از هنرمندان بر این عقیده هستند که تئاتر برای سینما بازیگر آماده میکند و پرورش میدهد. آیا این حرف را قبول دارید؟
طبیعی است که تئاتر برای بازیگری مانند مادر است زیرا پرورش بهتری میدهد و به دلیل زنده بودن در اجرا و مسوولیت سنگین برای بازیگری، نمیتوان کلکی وارد آن کرد و مانند سینما نیست که به ترفندهای مختلف، به بازیگر کمک کند. اما در مجموع نمیتوان دنبال تفاوتهای اساسی در بازیگری تئاتر و سینما گشت و بتوان بر روی آنها انگشت گذاشت که یک کدام را مهمتر از دیگری جلوه بدهد. به نظر من هر دو مهم است، هر دو هنر است و هردو به اندازه خود به تکنیک نیاز دارد و نمیتوان آنها را به طور مشخص از هم جدا کرد. ممکن است اینها در جزئیات با هم تفاوتهایی داشته باشند اما بازیگر یک وظیفه دارد؛ او باید شخصیتی را به نمایش بگذارد به نحوی که این شخصیت با تماشاگر ارتباط برقرار بکند و برای او باورپذیر باشد.
با توجه به این نکات مشترکی که گفتید، آیا هیچ زمانی تصمیم گرفتید که بازیگری برای تئاتر را هم در این آموزشگاه تدریس کنید؟
قرارداد و تعهد من، پرورش بازیگر برای تلویزیون بود. بازیگری سینما و تلویزیون هم تفاوت زیادی ندارد چون هر دو با دوربین سر و کار دارند. در نحوه آموزش آن نیز نمیتوان بازیگری تئاتر و سینما را از هم جدا کرد . هر چقدر دنبال تفاوت در بازیگری تئاتر و سینما بگردیم، متوجه خواهیم شد که همان نکاتی را که در بازیگری سینما باید رعایت کرد، در تئاتر هم به همین منوال است و اگر هم تفاوتی وجود دارد، آنقدر نیست که لازم باشد کتابهای قطوری برای آن نوشته شود.
اگر کسی در خود علاقه به بازیگری دید به او چه پیشنهادی میکنید که بتواند این شور و اشتیاق را تربیت کند؟
- من قبل و بعد از تاسیس این آموزشگاه، همواره پیشنهاد تحصیلات آکادمیک دادهام. اگر لازم به نظر نمیرسید الان دویست، سیصد دانشکده بازیگری در امریکا وجود نمیداشت و این میزان آموزشگاههای سینمایی و بازیگری در سطح دنیا مشغول به فعالیت نبودند. در کنار تعداد زیاد دانشگاهها و دانشکدهها، این همه کالجها و آموزشگاههای آزاد وجود نمیداشت. اما تجربه نشان داده که به هر حال نهادهای خصوصی آموزش بازیگری به لحاظ نتیجه کمی قابل عنایتتر بودهاند. مثلا در امریکا بسیاری از بازیگران سرشناس و حرفهای از موسسه "اکتورز استودیو" که یک نهاد خصوصی است، آمدهاند. کسانی چون مارلون براندو، داستین هافمن، رابرت دنیرو، ال پاچینو و ... .و البته طبیعی است زیرا یک موسسه خصوصی به دلیل شان و اعتبارش و حفظ موقیعت خود، تلاش و کوشش بیشتری میکند و طبیعتا نتیجه بهتری خواهد گرفت. البته این حرف به این معنا نیست که دانشگاهها نتیجه بخش نیستند. خود من تحصیلکرده دانشگاه تهران هستم و نتیجه خوبی هم گرفتم اما من حیث المجموع، توصیهام به همه علاقمندان، تحصیلات اکادمیک است چه دانشگاهی و چه غیر آن.بهتر است که خودشان را سرگشته این دفتر و آن دفتر و پول و پارتی نکنند و باور کنند که این کار هم یک امر تخصصی است که همتی را میطلبد و یادگیری آن به تلاش و صبر نیاز دارد و باید برای آن وقت صرف کرد، انرژی گذاشت و طبیعتا باید ابزار اولیهای داشت. یک زمانی زیبایی و زشتی بازیگر مهم بود اما الان بازیگرانی در سطح جهان داریم که هیچ بهرهای از زیبایی ندارند اما درسطح شناخته شدهای هستند. همه لزوما شبیه سوفیا لورن نیستند که بازیگر خوبی هم باشند. برخی هم هستند که بازیگران خوب هستند اما زیبایی ندارند.به نظر میرسد که توان بازیگری حرف اول را میزند و بعد ممکن است ویژگیهای فیزیکی مطرح شود.
کسی که مایل است بازیگری را ادامه دهد، باید به چه علوم دیگری نیز سر بزند تا بتواند خود را در این زمینه بارور کند؟
بازیگر در هر شرایط سنی و در هر موقعیت حرفهای که باشد، نباید تصور کند که آموزشش تکمیل شده است. بازیگری هم مثل هر هنر دیگری حتی مثل علوم انسانی همیشه در حال تغییر و تحول و همواره در شرف تکوین و تکمیل است و کسی نمیتواند مدعی شود که من به قلهای از بازیگری رسیدم که بالاتر از آن وجود ندارد. بنابراین یک بازیگر ِ حتی حرفهای هم اگر خاصیت طلبگی و دانشجویی نداشته باشد و اصل یادگیری را فراموش کند، در جا خواهد زد.
نظرات شما عزیزان:
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)